خودآگاهی تطبیقی

دسته بندی: کتاب
+

خودآگاهی تطبیقی از منظر اسلام و روانشناسی

کتاب خودآگاهی تطبیقی از منظر اسلام و روانشناسی نوشته‌ی فاطمه اسفندیاری، انواع و ابعاد خودآگاهی، روش‌های به دست آوردن آن، موانع دست‌یابی به آن و اثراتش را در روان‌شناسی، قرآن کریم و روایات بیان می‌کند. با توجه به اینکه روان‌شناسی و اسلام به روش سقراطی به این مقوله‌ها پاسخ می‌دهند، این کتاب روش خود را بر این اصل استوار کرده است.

اگر انسان را بدون توجه به پیچیدگی‌های روحی و اسرار درونی‌اش بشناسید، هیچ طرح و نظام اقتصادی، حقوقی یا حتی سیاسی را نمی‌توان برای او بنیان‌گذاری کرد. همه انسان‌ها برای رسیدن به حقیقتی آفریده شده‌اند. صفات و خصوصیاتی که در او پنهان شده است، باعث شکل‌گیری شخصیت او می‌شوند. تمامی این مسائل منجر به شکل‌گیری بحرانی درون بشر می‌شود که به آن‌ها موانع خودآگاهی می‌گویند. در واقع خود حقیقی انسان ویژگی‌هایی دارد که در تمام مراحل زندگی از کودکی تا بزرگسالی و حتی بعد از مرگ هم تأثیر می‌گذارد.

«خودآگاهی» باعث می‌شود تا انسان به توانایی‌ها و ارزش‌هایی که خداوند در وجود وی قرار داده است، دست یابد. انسان وقتی به تفکر در وجود خود می‌پردازد متوجه می‌شود که خداوند او را برای رسیدن به هدفی والا آفریده است و نباید گوهر وجودی‌اش را به راحتی از دست بدهد. مبنای این ارزش‌گذاری در تعالیم اسلامی، ارتباط عمیق انسان با خداوند و دمیده شدن روح الهی در وجودش می‌باشد.

در این کتاب تلاش بر این بوده که دیدگاه‌های اسلام و روان‌شناسی به صورت تطبیقی در رابطه با موضوع «خودآگاهی» بیان گردد. شیوه این نوشتار توصیفی و گاهی اوقات هم علّی می‌باشد و با جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه‌ای، موارد لازم از طریق منابع اوّلیه‌ای از قبیل قرآن کریم، کتب تفسیری، اخلاقی، روان‌شناسی و تربیتی گردآوری شده و مورد بررسی قرار می‌گیرد.

کتاب خودآگاهی تطبیقی از منظر اسلام و روانشناسی حوزه‌های‌ مفهوم‌شناسی، انواع، ابعاد، راه‌ها، موانع و آثار خودآگاهی را مورد بررسی قرار می‌دهد و به مفاهیمی از قبیل مهارت‌های زندگی، خودآگاهی، روان‌شناس، نفس و مطالعه‌ تطبیقی در دو حوزه‌‌ی روان‌شناسی و قرآن و روایات می‌پردازد.

در بخشی از کتاب خودآگاهی تطبیقی از منظر اسلام و روانشناسی می‌خوانیم:

روان‌شناسان انسان‌گرا بر امتیازهایی که فرد از ارتباط خود به دست می‌آورد خیلی تأکید دارند. درون‌نگری یا اندیشیدن درباره‌ی خود موجب می‌شود از برخی جنبه‌های خود، آگاهی بیشتری به دست آوریم. این کسب آگاهی که خودآگاهی نامیده می‌شود، خیلی ارزش دارد.

روان‌شناسی اجتماعی برخلاف روانکاوی و رفتارگرایی که در اوّلی انسان‌ها را اسیر غرایز و آموخته‌های دوران کودکی و در دوّمی او را بنده‌ شرایط محیط می‌داند، معتقد است که انسان آزادی عمل دارد، می‌تواند افکار خود را تحلیل کند و در شرایط مختلف تصمیم‌های مقتضی بگیرد و مطالعات مربوط به معرفی خود و مخصوصاً مطالعات مربوط به بازبینی خود در ادراک از خود را - بر حسب اثری که فرد می‌خواهد در دیگران داشته باشد- تأکید می‌کند. نتیجه اینکه احساس می‌کنیم در وجود ما دو نفر زندگی می‌کنند، یکی درونی که آرزوی ثابت بودن آن را داریم و دیگری بیرونی و متغیر که به دیگران نشان می‌دهیم و نهایتاً خودمان نیز آن را باور می‌کنیم.

شی‌یر و کاروِر بیان می‌کنند که: «آگاهی از دو جنبه‌ خود، بر حسب موقعیّت، فرق می‌کند. آن‌ها به دو نوع خودآگاهی اشاره می‌کنند. خودآگاهی خصوصی و خودآگاهی عمومی یا مردمی. خودآگاهی خصوصی یعنی آگاهی از ابعاد درونی، مثل اینکه وقتی خود را در جلوی آینه می‌بینیم (خود خصوصی) و وقتی خود را در مقابل دوربین تصویربرداری قرار می‌دهیم (خود عمومی)».

سوال درباره این محصول

نظرات

نظرات (0)

هنوز نظری ارسال نشده است

دیدگاه خود را بیان کنید

  1. بهتر است نام و نظر خود را فارسی تایپ کنید ( برای انتشار سریع نظر یا افزودن فایل پیوست، باید وارد حساب کاربری خود شوید ) عضویت یا ورود به حساب کاربری.
0 کاراکتر
پیوست (0 / 3)
انتشار موقعیت